Thursday, October 25, 2007

قاراقويونلوها علوي بودند نه شيعي



قاراقويونلوها علوي بودند نه شيعي

http://cahanshah.blogspot.com/



قاراقويونلوها به داشتن مذهب قزلباشي علوي يا گرايش به جانب اين مذهب شهرت دارند. اما در بعضي از كتب فارسي تاريخي و معاصر و همچنين تبليغات روحانيون فارس امامي و دولت جمهوري اسلامي ادعا مي شود كه قاراقويونلوها شيعه بوده اند. اين ادعائي كاملا نادرست است و ناشي از عدم آشنائي با تاريخ ديني تركان و آزربايجان و همچنين فرق نگذاردن بْين مذهب اورتودوكس شيعه امامي فارسي و مذهب هترودوكس علوي قيزيلباشي تركي است. شيعه نماياندن اقوام و ايلات ترك غالي شيعي از سوي روحانيون فارس امامي و دولت جمهوري اسلامي را نيز مي بايد به عنوان بخشي از سياست شيعه سازي- فارسسازي تركان ايران قلمداد نمود. نه قاراقويونلوها، نه جلايريان و تيموريها و... و نه هيچ يك از طوائف ترك و آزربايجاني و يا تركيه اي توركمان كه بعدها دولتهاي صفوي، افشار و قاجار را بوجود آوردند، نه در قرون گذشته و نه بازماندگانشان در امروز بر مذهب شيعه بويژه فرم فارسي آن يعني اماميگري نبوده اند، بلكه معتقد به جريانات غلات شيعه اي بوده اند كه در دوره دول توركماني آزربايجان (قاراقويونلو، آغ قويونلو، صفوي، افشار و قاجار) به قزلباش معروف گشته اند و اكنون با نام عمومي علوي – در مقابل شيعي- از آنها نام برده مي شود.

منابع‌ تاريخي‌،‌ به‌ وجود گرايش‌هائي شيعي در ميان‌ قاراقويونلوها اشاره دارند:

قاضي نورالدين مرعشي در اثر خود بنام "مجالس المومنين" همه حكمداران اين دولت توركمان آزربايجاني را شيعه مذهب شمرده است.

گويا جهانشاه به داشتن مذهب شيعي مباهات مي‏كرده است.

بر سكه ‌هاي‌ جهانشاه‌، در كنار نام‌ خلفاي‌ چهارگانه‌ جمله‌ علي‌ ولي‌ّ الله‌ نيز نقر مي‌شده‌ است‌.

برخي، انگيزه ساخت گٶي مسجيد از طرف جهانشاه را به خاطر علاقه وي به مذهب علوي-حروفي ذكر كرده اند. (تعبير علي‌ ولي‌ الله‌ و نام‌ حسنين‌ به‌شكل‌هاي‌ مختلف‌ زينت‌ بخش‌ ديوارها و طاق هاي‌ مسجد مي‌باشد).

اسپندميرزا فرزند قارايوسف‌ و برادر جهانشاه‌، زماني‌ كه‌ در بغداد حكومت‌ مي‌كرد، مجلسي‌ از خادمان ديني شيعه‌ و سني‌ فراهم‌ آورد. گويا در اين‌ مجلس‌ِ مناظره‌، خادمان ديني شيعه‌ بر علماي‌ سنت‌ پيروز شده اند و متعاقب آن اسپندميرزا به‌ طور رسمي‌ به‌ تشيع‌ ‌ گرويده و تشيع را در آنجا رسميت بخشيده است.

در برخي‌ از منابع‌ پيربوداق فرزند جهانشاه‌ به‌ عنوان‌ يك شخصيت ‏سازش‏ناپذير شيعي توصيف شده است. نوشته‌اند كه‌ وي‌ به‌ دليل‌ همين‌ گرايش‌ به‌ تشيع‌ بود كه‌ در مبارزه‌ با مشعشعيان‌ (از غلات شيعه) چندان‌ سخت‌گيري‌ نمي‌كرد.

نخست بايد گفت شواهد و ويژگيهائي كه به عنوان دليل براي شيعيگري قاراقويونلوها آورده مي شود در واقع از ويژگيهاي مشترك شيعيان و علويان يعني غلات شيعه است. بنابراين اين گرايشات را نمي بايست حمل بر شيعيگري قاراقويونلوها كرد، بلكه آنها مي بايست در زمينه علويان ترك يعني غلات شيعه ترك كه بعدا قزلباش- بكتاشي ناميده شده اند بررسي شوند. در واقع علوي گري و يا تشيع غالي توركمانان قاراقويونلو زمينه ساز و پيشگام‌ جنبش‌ غلات شيعه ‌ صفويه‌ در منطقه‌ بوده است. چنانچه در دورة آنان و با كوشش سيد حيدر توني، تشيع در تبريز گسترش پيدا نمود.

ثانيا تركان قارا ‌قويونلو، خود نه شيعه بلكه غلات شيعه و يا علوي بوده اند. برخي منابع تاريخي حقيقت تعلق قاراقويونلوها به غلات شيعي و نه شيعه امامي را به شكل "قارا‌قويونلوها در تشيع غلوي تمام داشتند" بيان داشته اند. اين غلو به‌ درجه اي بوده است كه دشمنانشان يعني سران مذاهب اورتودوكس اسلامي يعني سنيان و شيعيان، آنان را به بي‌ديني و ارتداد و اباحي ‌گري متهم مي‌كردند. حتي در برخي از متون تاريخي، از شخص جاهانشاه به صورت كسي كه به دين رسمي احترام نمي گذارد و به شريعت به چشم تحقير مي نگرد ياد شده است. دولتشاه سمرقندی در باره جهانشاه چنين ميگويد: " ... فضلا بر آنند که در روزگار اسلام از او بداعتقادتر پادشاهی ظاهر نشده است. اسلام را ضعيف داشتي و بر فسق و فجور اقدام نمودی. ...". بي شك اين تثبيتها از تعلق جهانشاه و كلا اتحاديه طوائف تركي قاراقويونلو به جريانات تركي غلات شيعه و يا طريقتها و فرقه هاي متعلق به مذهب علوي (حروفيزم و آغازين مراحل صوفيان قيزيلباش) كه شريعت را رد كرده و آنرا خوار مي شمارند حكايت دارند. چنانچه امروز نيز آخرين بازمانده هاي اين طوائف توركمان شيعي غالي كه بر مذهب قيزيلباشي و يا غلات شيعه علوي اند، در برخي از مناطق استان آزربايجان غربي بويژه در حوالي خوي- يعني موطن جهانشاه- با نام قاراقويونلو شناخته ميشوند.

جهانشاه لائيك، دين-مذهب پيش علوي حروفي و طريقت صفوي

جهانشاه خود بر خلاف آنچه شايع است شيعه اورتودوكس (دوازده امامي) نبوده بلكه به لحاظ اعتقادي يك حروفي مذهب غالي و در عين حال حكمراني لائيك بود. وابسته نبودن جهانشاه به مذهب فارسي شيعه امامي را با توجه به مباينت شيعه امامي فارسي و غلات شيعه (يعني علوي) و در دو سطح باور قزلباشي ايلات توركمان آزربايجان و آناتولي و اعتقادات حروفي شخص جهانشاه مي بايست بررسي و اثبات كرد. همانگونه كه معلوم است "حروفيه"مذهب – ديني آزربايجانى است كه پايه گذار- پيغامبر آزربايجانى آن "فضل الله نعيمى تبريزى استرآبادى" به جرم ديگرانديشى و الحاد به وضع فجيعى به قتل رسيده و طرفدارانش در آزربايجان و ايران قتل عام شده اند. مذهب –دين حروفي در سير زمان بعدها با جذب شدن به "طريقت بكتاشيه" استقلال خود را از دست داده و به يكى از سكتهاى اساسى مذهب علوى (غلات شيعه) معاصر تبديل شده است. جالب توجه است كه موسس طريقت علوي بكتاشي كه بانى حقيقى آن ولى –پير ترك آزبايجانى الاصل "آبدال موسى"، مانند جهان شاه قاراقويونلو، اهل خوى آذربايجان است. حقيقي از نزديك با فلسفه شرق آشنا بود و حتي عليرغم آنكه يك پادشاه بود، از پيروان فعال فضل الله نعميي و عمادالّدين نسيمي بشمار مي رفت. تأثير فرقه ي حروفيّه در سبک ادبی شعر حقيقي آنچنان عميق است كه مي توان گفت شعر او تماما ماهيتي حروفي دارد. او در سروده هاي خود به دفعات منعكس شدن حروف در اعمال و صفات انساني را تكرار كرده است. به نظر وي و مطابق با ديدگاههاي مذهب-دين حروفي، انسان و صورت انساني، قران و آيه هاي قران را تجسم مي كنند. منابع نشان مي دهند كه پدر جهانشاه، قارايوسوف نيز به مذهب حروفي تمايل داشته است. به امر وي حروفيان قران را به زبان تركي ترجمه نموده و او خود اين ترجمه تركي قرآن را با لحني خوش مي خوانده است. (يوسف صديق شاه كامران، خواند قرآن را به تركي روان)

با اينهمه علي رغم تعلق قاراقويونلوها به شاخه تركي مذهب علوي و شخص جاهانشاه به مذهب حروفي، وي به دولت غيرديني معتقد و از هر گونه تفاسير سياسي و فلسفي راديكال و افراطي مذهبي و از جمله حروفيه بدور بوده است. چنانچه به امر وي در يك روز بيش از پانصد تن از حروفيان سياسي، شامل دختر فضل الله نعيمي به سبب اختلاط مذهب و سياست و اغتشاشات و قيام آنها در تبريز قتل عام گرديده اند. (از همين رو بسياري از بنيادگرايان سني ترك تركيه اي اعتقاد دارند جهانشاه – كه توانست با اتخاذ تدابيري خشن، رشد جريان حروفيزم را كه در زمان تيمور خان ضربه اي اساسي بر آن وارد شده بود- متوقف سازد، خدمتي بزرگ به اسلام نموده است).

جهانشاه همچنين در همين اوان، با شيخ جنيد صفوی که خانقاه اردبيل را به مركز تبليغات شيعى غالي تبديل كرده و طريقت صفوى را به جريانات سياسى و نظامى وقت كشانده بود مدارا ننموده است. تمايلات قدرت طلبانه و سياست گرائی پيران خانقاه صفوی و از جمله شيخ جنيد صفوی که به صراحت از حق خود برای قدرت سياسی دم می زد موجب خشم جهانشاه قارا قويونلو می شود. او شيخ جنيد را كه با مريدان کثير خود تبديل به نيروی سياسی عمده ای شده و تهديدی برای حکومت او بود از اردبيل و آزربايجان تبعيد كرده است. بر اساس نوشته «عالم آرای عباسی» به جنيد نامه نوشته و دستور می دهد که «برخيز و از قلمرو من بيرون رو؛ والا آمده اردبيل را خراب کرده، بلکه قتل عام خواهم کرد.» (شيخ و فرزندش حيدر با ده هزار نفر از مريدان تورکمان خود به آق قويونلوها پناه آوردند. جنيد در دياربكر مورد حمايت اوزون حسن رقيب جهانشاه قرار گرفت و با كمك او به تجهيز طرفداران خود در ميان قبايل ترك و شيعيان پرداخت). همچنين بين قاراقويونلوها و مشعشعيان كه داراي عقايد غاليانه‏اي بوده و دولت عربي محلي اي در جنوب ايران امروزي تاسيس نمودند رابطه ‏اي خصمانه برقرار بود.

Wednesday, October 24, 2007

تشكيل ستاد مبارزه با فرقه هاي انحرافي در استان آذربايجان شرقي



تشكيل ستاد مبارزه با فرقه هاي انحرافي در استان آذربايجان شرقي
تشکیل این ستاد میتواند هشداری برای پیروان جامعه اهل حق در این استان باشد

تاریخ28/07/1386 ساعت:18:20

ایجنا نیوز/ خبرگزاری جوانان آزادیخواه ایران: رئيس سازمان تبليغات اسلامي استان آذربايجان شرقي گفت: ستاد مبارزه با فرقه هاي انحرافي در استان تشكيل شده است.

به گزارش خبرگزاري حکومتی فارس از تبريز، علي جديد بناب امروز در جمع خبرنگاران افزود: در صورت مشاهده مصاديقي در اين رابطه و عدم امكان اصلاح و هدايت در آن يقيناً برخورد شديد صورت خواهد گرفت.

وي همچنين از تشكيل جشنواره نشاط براي انتخاب ۱۰ كانون فرهنگي – هنري و انجمن هاي برتر خبر داد و اظهار داشت: اين جشنواره از ۵ تا ۱۰ آبانماه امسال در تبريز ترتيب مي‌يابد تا به رونق و شكوفايي فعاليت‌ها در كانون هاي فرهنگي و هنري انجمن هاي اسلامي كمك شود.
جديد بناب سپس يادآور شد: فعاليت هاي كانون‌هاي فرهنگي و هنري انجمن هاي اسلامي در جنشواره نشاط در قالب نمايشگاه به معرض ديد و قضاوت عمومي گذاشته مي‌شوند.

رئيس سازمان تبليغات اسلامي استان آذربايجان شرقي گفت: چهار كانون فرهنگي و هنري و نيز ۶ انجمن برتر در خلال اين جشنواره به عنوان كانون ها و انجمن هاي برتر انتخاب و مورد تجليل قرار خواهند گرفت.

وي اضافه كرد: در سال ۸۵ حدود ۱۶۰ گفتمان ديني دبيرستاني و فرهنگ سرايي و نيز در محافل عمومي استان آذربايجان شرقي برگزار شد.
جديد بناب همچنين گفت: امسال نيز ۱۳۰ گفتمان ديني به صورت كارگاهي در محافل عمومي استان آذربايجان شرقي برگزار مي شود.

Sunday, October 14, 2007

افزایش فشار بر نهادهای مدنی آذربایجان




گزارش کمیته دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان – آسمک

اخبار روز: www.akhbar-rooz.com
يکشنبه ۲۲ مهر ۱٣٨۶ - ۱۴ اکتبر ۲۰۰۷

گزارش کمیته دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان – آسمک
(۲۲ مهرماه ۱۳۸۶ - چهارده اکتبر ۲۰۰۷)
افزایش فشار بر نهادهای مدنی آذربایجان
(توقیف نشریات و پلمپ دفتر موسسه های غیر دولتی)

به دنبال فشارهای وارده بر دهها روزنامه نگار، فعال سیاسی و حقوق بشر، وکیل دادگستری، استاد دانشگاه و اعضای سازمانهای غیر دولتی آذربایجان که شامل صدور احکام حبس و شلاق٬ بازداشتهای موقت دراز مدت٬ بدون محاکمه و بدون وکیل همراه با شکنجه٬ ندادن اجازه ملاقات محبوسین با خانواده خود٬ تهدید خانواده زندانیها به خاطر عدم انتقال اخبار به رسانه ها و مراکز دفاع از حقوق بشر و توقیف هفته نامه های محلی و نشریات دانشجویی بوده است٬ موارد جدیدی از توقیف نشریات و پلمپ دفاتر مراکز فرهنگی- هنری و موسسه های غیر دولتی آذربایجان٬ صدور احکام جدید و وضعیت وخیم زندانیان عقیدتی در آذربایجان گزارش شده است.

پلمپ دفتر موسسه غیر دولتی "بیلیم یولو" در اورمیه

دفتر مرکز تحقیقات علمی- فرهنگی "بیلیم یولو"(راه دانش) به مدیریت مهندس حمید شافعی فعال سیاسی و فرهنگی با سابقه آذربایجان و از تورکهای سنی مذهب اورمیه روز هفدهم مهرماه پلمپ شده است.

هنوز دلایلی مبنی بر علت پلمپ این N.G.O که با مجوز استانداری آذربایجان غربی تاسیس شده بود عنوان نشده است. موسسه بیلیم یولو که از سال ۱۳۸۲ اقدام به فعالیت در زمینه فرهنگ و ادب آذربایجان نموده است پیش از این نیز بارها با تهدید مبنی بر توقف فعالیت ها از سوی اداره اماکن نیروی انتظامی استان آذربایجان غربی و اداره اطلاعات این شهر مواجه شده بود. فعالیتهای موسسه بیلیم یولو شامل برگزاری کلاسهای آموزش زبان و ادبیات تورکی و موسیقی آذربایجانی و جلسات شب شعر به زبان تورکی آذربایجانی به صورت هفتگی و همچنین مراسمهای بزرگی از جمله مراسم روز جهانی زن٬ روزجهانی کودک و سمپوزیوم "غرب آذربایجان در جنگ جهانی اول" بوده است.

این دومین N.G.O آذربایجانی است که در هفته های اخیر تحت فشار حکومت ایران قرار گرفته است. دو تن از اعضای هیأت موسس موسسه غیردولتی "اورین" خوی به نامهای ابراهیم جعفرزاده و شیرزاد حاجیلو مدتی پیش به جرم تلاش برای ترویج پانتورکیسم و فعالیت علیه امنیت ملی از از سوی دادگاه انقلاب خوی به یک سال حبس تعزیری محکوم شده اند.

توقیف ماهنامه "دیلماج" در تبریز

ماهنامه اجتماعی٬ سیاسی٬ اقتصادی و فرهنگی "دیلماج" که به زبانهای تورکی و فارسی در تبریز منتشر می شد توقیف شده است. ابلاغیه‌ رسمی این حکم بدون دریافت اخطار قبلی روز سوم مهرماه به صاحب امتیاز و مدیر مسئول ماهنامه، مهندس علیرضا صرافی ارائه شده‌است.

به گفته علیرضا صرافی تاکنون تنها سه مورد ایراد از سوی اداره ارشاد اسلامی به دفتر نشریه رسیده بود که مربوط به شماره‌ ۱۷ (مربوط به ویژه‌نامه‌ زبان مادری) و شماره‌های ۱۴-۳۰ و ۳۱ (مربوط به ویژه‌نامه‌های مسئله‌ی زن) بوده است. ماهنامه دیلماج ویژه نامه هایی با موضوعهای٬ زبان مادری- مطبوعات آذربایجان - زن - فولکلور آذربایجان و فدرالیسم و ... منتشر نموده است.

پلمپ آموزشگاه موسیقی "آذربایجان" در تبریز

آموزشگاه موسیقی آذربایجان که از سالها قبل توسط هنرمند مشهور تبریزی استاد حسن دمیرچی اداره می شد٬ توسط اداره اماکن استان آذربایجان شرقی پلمپ شد. پلمپ این آموزشگاه در حالی صورت می گیرد که طبق حکم دیوان عالی کشور حکم قبلی مبنی بر لغو مجوز فعالیت این آموزشگاه باطل شده بود. استاد حسن دمیرچی مدیر آموزشگاه طی نامه ای سرگشاده به اقدام غیر قانونی اداره اماکن اعتراض کرده است. بعد از بازداشت استاد دمیرچی در خردادماه ۱۳۸۵ به جرم شرکت در اعتراضات علیه روزنامه ایران و صدور حکم یک سال حبس برای وی مجوز آموزشگاه موسیقی وی نیز لغو شده بود. او در نامه خود که روز ۱۳ مهرماه ۱۳۸۶ منتشر کرده ماوقع را توضیح داده است: وی پس از شش ماه حبس با قرار وثیقه آزاد شده و نسبت به لغو مجوز اعتراض کرده و بعد از ۸ ماه و با پیگیری وکیل خود آقای نقی محمودی دیوان عالی کشور رأی به برائت داده شده و حکم قبلی لغو شده است. علیرغم صدور رأی برائت٬ اداره اماکن اقدام به پلمپ آموزشگاه نموده و با مشاهده مخالفت مسئولین آموزشگاه ۳ مأمور کلانتری آموزشگاه را پلمپ کرده اند. آمموزشگاه موسیقی آذربایجان با ۱۲ معلم موسیقی و ۱۸۰ هنرآموز فعالیت می کرد.

ادامه توقیف هفته نامه "صدای ارومیه"

بنا به گفته های محمد رضا خادم شمس صاحب امتیاز و مدیر مسئول هفته نامه صدای ارومیه هیچ جوابی به اعتراضات او در مورد لغو پروانه هفته نامه صدای اورمیه داده نشده است. بعد از اینکه مسئول امور مطبوعات اداره کل فرهنگ و ارشاد آذربایجان غربی با تماس تلفنی از آقای خادم شمس خواست به استناد اعلام هیات نظارت بر مطبوعات شماره بعدی هفته نامه منتشر نشود و با اینکه دستور کتبی هیات نظارت بر مطبوعات مبنی بر لغو امتیاز هفته نامه به استناد تبصره ماده ۱۱ قانون مطبوعات در تاریخ ۲۹ تیرماه به ایشان ابلاغ شد٬ به گفته آقای خادم شمس هنوز هیچ گونه دلیل مشخص که بتواند موجبات قانونی لغو پروانه هفته نامه را فراهم کند به او ابلاغ نگشته است. هفته نامه صدای اورمیه اوائل سال ۱۳۷۷ به زبانهای تورکی و فارسی شروع به انتشار نمود٬ و در حالی که در انتظار تبدیل وضعیت خود از هفته نامه به روزنامه ای با گستره شمال غرب و تهران بود توقیف شد. این در حالیست که صفحات تورکی نشریه نیز چند سال بعد از انتشار تعطیل شده بود. محمد رضا خادم شمس که به خاطر عدم حمایت کافی مراکز دفاع از مطبوعات و حقوق بشر از هفته نامه صدای ارومیه٬ ناراضی است٬ میگوید که در طول این سالها به علت پرداختن به مسائل آذربایجان تذکرات زیادی دریافت کرده است. او می افزاید ائلیاز یکنلی و شهرام یوزباشی از نویسندگان هفته نامه به دلیل فشارهای وارده از مدتها پیش از همکاری با هفته نامه باز مانده بودند. ائلیاز یئکنلی از آذر ۱۳۸۵ در زندان اورمیه به سر می برد.
هفته نامه "نوید آذربایجان" دیگر نشریه توقیف شده در ارومیه است.

وضعیت وخیم زندانیان عقیدتی و مذهبی در زندان اورمیه

چهار تن از پیروان مسلک اهل حق که از اهالی روستای "اوچ تپه" قوشاچای (میاندوآب) هستند در زندان اورمیه در وضعیت بسیار نامناسبی به سر می برند. این گروه بر اساس رهنمودهای فرقه ای که پیرو آن هستند٬ هیچ غذایی را که از نحوه تهیه مواد اولیه آن اطلاع نداشته باشند نمی خورند. بنا به گفته افرادی که اخیراْ از زندان اورمیه آزاد شده اند مسئولین زندان از یک ماه پیش مانع آوردن نان و هرگونه مواد غذایی ازطرف خانواده این زندانیان به داخل زندان شده اند و این چهار تن در این مدت به شدت ضعیف و بیمار گشته اند. همچنین یکی از این افراد به نام مهدی که هنگام دستگیری از طرف مأمورین نیروی انتظامی در روستای اوچ تپه از پا تیر خورده است به شدت درد می کشد و نیاز به مداوا دارد. تورکهای اهل حق آذربایجان که ازطرف مردم منطقه "علی اللهی" نیزخوانده می شوند از تبعیضهای مذهبی بسیاری رنج می برند. عده ای از ساکنین اهل حق روستای اوچ تپه از زمانی ـ اواخر سال ۱۳۸۲ ـ که اقدام به انتشار مطالبی در مورد فشارها و تبعیضهای وارده بر خود نمودند تحت تعقیب ارگانهای امنیتی قرار گرفتند. انتشار این مطالب در پی آزار و اذیت بسیار شدید و رفتار غیر انسانی با سرباز ۱۹ ساله اهل حق به نام حسین محمدی توسط فرماندهان آموزشگاه انتظامی "امام سجاد" ارومیه صورت گرفت. پنج تن از امضا کنندگان نوشته منتشر شده ازجمله سیفعلی شیری٬ سلطانعلی٬ سهند علی و حسین محمدی بهار ۱۳۸۳ بازداشت و چندین ماه در بازداشتگاه اطلاعات اورمیه زندانی شدند. عده ای از آنها چند ماه بعد پس از آزادی در پی حمله نیروی انتظامی به این روستا جان خود را از دست دادند. آسمک اطلاعات دقیقتری را در این زمینه منتشر خواهد نمود.


بازداشت موقت بدون محاکمه فعالان آذربایجانی ادامه دارد

استاد دانشگاه عبدالله عباسی جوان و وکیل دادگستری صالح کامرانی (از ۲۷ مرداد ۱۳۸۶)- سعید متین پور٬ جلیل غنی لو و بهروز صفری (از اوائل خرداد ۱۳۸۶) و جواد حسن پور (از ۱۲ شهریور) همچنان بدون محاکمه و بدون اجازه برای گرفتن وکیل در بازداشت اداره اطلاعات در شهرهای تهران٬ زنجان و اهر به سر می برند. این شش نفر ازملاقات با خانواده محروم هستند. به گفته همسر صالح کامرانی خانم مینا اصغری همسر وی را ممنوع الملاقات کرده اند و او حتی مجاز به تماس تلفنی با خانواده خود نمی باشد. خانم اصغری همچنین نگران سلامت همسر خویش است که از بیماری قلبی رنج می برد. علیرضا متین پور برادر سعید متین پور و لیلا حیدری همسر بهروز صفری نیز از ۶ شهریور دستگیر شده وهم اکنون در زندان زنجان به سر می برند.

بازداشتها و احکام صادر شده برای فعالان حرکت ملی آذربایجان

مهناز محمدزاده شاعر و دانشجوی تربیت بدنی ورودی ۸۲ دانشگاه اورمیه به اتهام اقدام علیه امنیت ملی و ترویج پانتورکیسم از طرف شعبه یک دادگاه انقلاب اورمیه به شش ماه حبس تعزیری محکوم شد. این دانشجوی اهل خیاو (مشگینشهر) خردادماه ۱۳۸۶ دستگیر و بعد از پنج روز حبس در بازداشتگاه اداره اطلاعات اورمیه با قرار وثیقه آزاد شده بود. مهناز محمدزاده به عنوان مجری مراسمهای شب شعر موسسه پلمپ شده "بیلیم یولو" نیز فعالیت داشته است.

مصطفی میدان نورد جوان ۲۱ ساله اورمیه ای که به جرم شرکت در اعتراضات خرداد ماه دستگیر شده است و هم اکنون در زندان اورمیه به سر می برد از سوی دادگاه انقلاب اسلامی اورمیه به ۴ ماه حبس تعزیری محکوم شد. میدان نورد از هنگام دستگیری به مدت ۱۲ روز در بازداشتگاه "دوققوز پله" اطلاعات اورمیه تحت شکنجه های جسمی شدید بوده است.
سیامک میرزائی دانشجوی اهل پارس آباد موغان روز شانزدهم مهرماه دستگیر و یک روز بعد آن آزاد شده است. مأمورین اطلاعات اورا به شدت کتک زده اند.

به امید آزادی همه زندانیان سیاسی و عقیدتی
کمیته دفاع از زندانیان سیاسی آذربایجان – آسمک
http://asmek-yeni.blogspot.com
علیرضا جوانبخت سخنگوی کمیته: