Friday, April 07, 2006



گويش هاي شاه اسماعيل ختائي

در اشعار شاه اسماعيل مواردي ديده مىشود كه به هيچ وجه قابل انطباق با مذهب جعفري نيست. شاه اسماعيل لفظاً جعفري بوده است؛ به عبارت ديگر تشيع او كيفيت نمادين داشت و در هيچكدام از اين آثار اشاره اي به فقه و اصول اعتقادي جعفريه نشده است.

شاه اسماعيل ختائي (فـ . 1524) كه ضمن ترك هويت تسنن معتدل خود، وارد تشكيلات سياسي و شيعي شد و از حركت صفوي، دولتي پديد آورد، به اندازه حيات سياسي از نظر اعتقادات و برداشت هايش نيز اهميت ويژه اي براي علويان دارد. او به عنوان دنباله روي پدرش حيدر كه براي مريدانش كلاه سرخ دوازده تركه، به عنوان نماد دوازده امام مىپوشانيد و بدين سبب طرفدارانش به عنوان «قزلباش» ناميده مىشدند، اسلام و حروفيگري را بر اعتقادات و سنت قديم تركان تزريق كرد، و ساختاري را كه حامل عناصر شيعي نيز بود به صورت دولت در آورد. شاه اسماعيل از نظر هويت شاعري كه اشعارش زبان به زبان مىگردد، نيز جلب توجه مىكند. او هرچند با زبانهاي عربي و فارسي آشنا بود، اشعاري به زبان تركي در اوزان عروض و هجا ساخته و به موضوعات مختلفي از خدا تا مهدويت پرداخته است.

به هنگام صحبت از تشيع / جعفريه از ديدگاه علويگري، شاه اسماعيل نخستين كسي است كه نامش به ذهن انسان متبادر مىشود. حال ببينيم او كه به نوشته منابع، دستور داده بود عبارت «اشهد ان علي ولي الله»(40) به اذان اضافه شود، تا چه حد شيعه / جعفري بود؛ به عبارت ديگر تا چه حد با برداشتهاي اعتقادي و عبادي جعفريه نزديكي داشت؟ او در «ديوان» خود براي اينكه نشان بدهد پيرو مذهب امام حسين است، مىگويد كه: «در مسأله دين، حسيني مذهب / و رهبر موالي هستم»(41) و علاوه مىكند: «نه سه را دوست مىدارم و نه نصفش را / من از ازل جعفري هستم.»(42) در همين شعر جعفري بودنش را به شكلي آشكار در يك بيت بر زبان مىآورد و مىگويد: «از مذهب هر گروه منزه / موالي مذهب و جعفري هستم.»

از بررسي ديوان، دهنامه و نصيحت نامه او برمىآيد كه شاه اسماعيل لفظاً جعفري بوده است؛ به عبارت ديگر تشيع او كيفيت نمادين داشت و در هيچكدام از اين آثار اشاره اي به فقه و اصول اعتقادي جعفريه نشده است. هرچند در اشعار شاه اسماعيل مايه هاي اساسي شيعي چون حضرت علي، حضرت حسين، دوازده امام و اهل بيت و حادثه كربلا پيوسته به چشم مىخورد، اين مقولات و مضامين از نظر محتوا ماهيتي دور از جعفريه حمل مىكنند. در اين مورد به دو نكته بايد توجه كرد. اولاً در اشعار شاه اسماعيل مواردي ديده مىشود كه به هيچ وجه قابل انطباق با مذهب جعفري نيست. مثلاً حضرت علي همچنان كه با فضايل معلوم خود تعريف مىشود، گاهي به بعد فوق بشري مىرسد و با شكل الوهيت ترسيم مىشود. در «دهنامه»، علي با صفاتي چون «مظهر خدا» و «نور خدا» متصف مىگردد و با مصراع «تو هستي خالق اين خاص و عام»(43) نوعي خلاقيت به او داده مىشود. همچنين در يك مستزاد طولاني كه در ديوان شاه اسماعيل جاي گرفته، چنين آمده است: «آن كه با قدرت زمين و آسمان / فرشتگان، آدم، ديو و پري را آفريده/ سرور جهان، اولياي گزين / و فخر انبياست/ علي است علي است علي است/ علي العظيم الشفيع الولي»(44)؛ بدين طريق هم صفت الوهيت و هم صفت نبوت بر حضرت علي اطلاق شده است.

به همين طريق در مربعي كه از 21 بند تشكيل شده است نيز مواردي در الوهيت و ولايت حضرت علي ديده مىشود. در اين اشعار «الله ـ محمد ـ علي» با هم يكي گرفته مىشوند و هركدام جداگانه به صورت منبع بر زبان مىآيند:

«هرچه كه در دو عالم آفريده / از دوره آدم تا دوره خاتم / ذكرشان هميشه صبح و شب / الله و محمد و علي است.»(45)

اين برداشت به هيچ وجه نمىتواند با اعتقادات تشيع / جعفريه هماهنگ و همساز باشد.

ثانياً هرچند در اشعار ختائي به صورت پيوسته از دوازده امام صحبت به ميان آمده، به شخصيت تاريخي و اعتقادات ديني آنان كمترين اشاره اي نشده است.(46) در حالي كه در ديوان امامان از حضرت علي گرفته تا محمدالمهدي به ترتيب شمرده شده اند، جز مطالب عمومي، تقريباً چيزي در حق آنان گفته نشده است. به عبارت ديگر اگر سخن از دوازده امام رفته، جنبه نمادين بر اين سخن مترتب بوده است.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home